سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دادن صدقه و پیوند با خویشاوندان، گناهانتان را پاک کنید و محبوب خداوند شوید . [امام علی علیه السلام]
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||  Atom  ||
حیا

محسن موسایی ::شنبه 88/2/5 ساعت 8:2 عصر

 

لبخند میزند  لبت  سیب حیا داری... ولی

گفتم بیا تا ما شویم چشمت بگفت آری ... ولی

چشمم برای چشم تو شب تا سحر رگبار زد

گفتم دلم خون گشته تو اینگونه می باری ... ولی

این شیشه ی عمر من است اشک تو رود زندگی

آخر چرا بستی کمر ما را بیازاری ... ولی

هر تیغ تو بر قلب من چون مرهم هجران شده

عشق تو در خون من است نه عشق بازاری ... ولی

وقتی که گفتم عاشقم سر را به زیر انداختی

لبخند میزند لبت  سیب حیا  داری .... ولی

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    حیا
    یک شاعر عالی
    بیهوده متازید که مقصد خاک است
    پسته های لال !!
    هوای بهاری
    [عناوین آرشیوشده]

    About Us!
    محسن موسایی
    Link to Us!

    Hit
    مجوع بازدیدها: 18653 بازدید

    امروز: 1 بازدید

    دیروز: 1 بازدید

    Archive


    اسفند 1387

    Submit mail